آرينآرين، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 15 روز سن داره

آرين عزيز من

خميربازي

سلام عزيزدلم دبروز برات خمير بازي خوراكي درست كردم 4 قسمتش كردم و با رنگهاي خوراكي رنگش كردم .. بعد يه زيرانداز انداختم زيرت و كمي دستهات رو چرب كردم و خميرها رو گذاشتم پيشت ... كلي ذوق كردي همش ميگفتي مامان (اينو) بعد هم با ذوق و شوق فراوان شروع كردي بازي كردن.. اين اولين باري بود كه خمير بازي ميكردي پسرم من هم كمي باهات بازي كردم و خلاصه دوتايي كلي كيف كرديم. دوستت دارم عزيز مامان اميدوارم كه هميشه همينطور شاد باشي. اينم خميرهايي كه من برات درست كردم اولش با تعجب نگاه ميكردي ببيني چيه. از اينجا به بعد هم مشغول بازي شدي مامان جونم. الهي من قربونت برم عزيزم  ...
28 آذر 1390

آرين ومحرم...

باز محرم شد و دلها شكست  باز محرم شد و لب تشنه شد از عطش خاك كمرها شكست آب در اين تشنگي از خود گذشت عزيز مامان اين روزا همه سياه پوش امام حسين شدن و براي ايشون عزاداري ميكنن... شما هم لباس مخصوص حضرت علي اصغر رو پوشيدي ... خيلي ناز شده بودي مثل فرشته ها الهي كه هميشه زير سايه خدا و ائمه باشي مامان و تا آخر همينطور پاك باشي عزيزم...   زيباترينم ... تنها اميدم... تنها پسرم ... دوستت دارم تا بي نهايت. ...
26 آذر 1390

تولد بابايي

سلام جيگر من  امروز 29 بهار زندگي بابايي هست و ما ديشب براش جشن تولد گرفتيم. چون بابا ژله خيلي دوست داره براش ژله سورپرايز رو براي اولين بار درست كردم زياد بد نشده بود و بابا كلي ذوق كرد.   آرين جونم ... بابايي بهترين مرد روي زمينه .. براي اينكه تو بهتر زندگي كني و در آينده موفق باشي خيلي زحمت ميكشه ...اميدوارم هميشه قدر بابا رو بدوني پسر گلم و تو هم مثل اون يه روز بهترين آدم دنيا بشي و من هم ميشم خوشبخت ترين مامان دنيا.   همسرم.. يكتا مرد روي زمين...چه لطيف است حس آغاز دوباره و رسيدن به لحظه زيباي آغاز تنفس و چه شيرين است امروز كه وجود مهربانت آغاز زيستن را در آغوش گيتي تجربه ميكند...قشنگترين صدا برايم صداي قلب توست ...
24 آذر 1390

مناجات

اي خدا................... اي خداي مسلم ابن عقيل! وقتي معشوق هست هيچ عاشقي تنها نيست حتي اگر همه عالم كوفه شود همه درها بسته گردد و همه دستها آلوده به خدعه. اي خداي جان! كيمياي مهر حسين هر چه سياهي را سفيد و هر ورقه پاره اي را طلا ميكند . وجود ما و عشق حسين. اي خداي اباعبدا..! " يا ليتنا كنا معك" ما را آكنده از صداقت و اخلاص كن. اي خداي ذوالجناح! وقتي اسبي در آستان حسين (ع) به معرفتي چنان دست ميابد روانيست كه سالكان كوي او محروم از معرفت بمانند.ما را تا كمترين پايه معرفت حسين تعالي بخش.    اي خداي حر! هر روز عاشوراست و هر زمين كربلا و انسان هر لحظه در معرض آزمايش و فتنه و بلا. رو سفيدمان كن. اي خداي علي اكبر! ...
19 آذر 1390

سجاده عشق...

سلام عزيزم مامان جون من عادت داره وقتي صداي اذان رو ميشنوه نماز بخونه.. به قول خودت ماماني (اپر) ميكني.. جالب اينجاست كه حتما هم بايد چادر سرت كني و الا نماز نميخوني..    يكي از عكسات و ميذارم ببيني.. پسرم عين دخترا شده.. مامان جون الهي كه هميشه همينطوري با نماز باشي و خدا رو عبادت كني(البته بدون چادر.. آخه تو پسري عزيزم)   ...
5 آذر 1390

با من بمان خدا

تو هستي در تار و پود لحظاتم .... خدايا! .... درياب حال مرا كه از وصف حالم عاجزم و خسته... درياب مرا! اين بنده سراسر بغض و حسرت را... صبر! صبر را به من هديه كن! خدايا! بگذار دست يابم به هرآنچه كه دلم با او آرام ميگيرد... و مگذار! تو را قسم به خداييت مگذار گناه كنم.. خدايا !مواظبم باش.. مواظب اين روح بي قرار و تنهايم باش.. خداي مهربانم! عاشقم برتو و هر آنچه كه به من هديه ميكني..  بهترين ها را به قلب بي قرار و تنهايم هديه كن.. اي قدرتمند بي نهايت كريم. دوستت دارم اي مهربان...تو را سپاس براي همه رحمت هايت.. با من بمان خدا... با من كه تنها تو نگه دار مني ! به تو و محبت و مهر و هدايتت نيازي مبرم وعميق دارم.     &...
1 آذر 1390
1